نیکا ,نفس خاله نیکا ,نفس خاله ، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
وبلاگ نفس خالهوبلاگ نفس خاله، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

نیکا , عشـــــــــــــــــــق خاله

سومین ماهگرد نیکا هم از راه رسید

سلام جیگرم ! و دوستای خوبم  دیروز نیکا خانوم گل ما سه ماهه شد (93/10/22)  قربونت برم الهی نفسم ایشالله 300 ساله بشی  نیکا این چند روز پیشرفتای جدیدی داشته : مثلا یه بار که مامانش نشسته بود و نیکا هم بغلش بود دستاشو گذاشته بود رو هم نیکا هم دقیقا همین کار کرده .دیگه از اون روز نیکایی مثل خانوما همین که تو بغل میشینه دستاشو میزاره رو هم هی بهشون نگاه میکنه  دیگه این که ، جدیدا وقتی نیکا رو رو پاهاش نگه داریم پاهاشو میزنه زمین  . یه ماهی که باید گوشواره های طبی شو می انداخت تموم شده و میتونه گوشواره هایی که خاله اش   براش خریده رو بندازه. ولی وروجک جدیدا خیلی صدای گریه ...
23 دی 1393

رفتارهای نیکای عزیزم

سلام عزیز دل خاله ، عروسکم. این روزا که من امتحان دارم کمترمیتونم پیشت باشم وقتی خونه ی ماایی و با وجود تو درس خوندن خیلی سخته و دلم آب میشه برای اینکه پیش تو باشم و باهات حرف بزنم گلکم.... یه تازگی داریم باهات تمرین های جدید میکنیم. مثلا دمر میخوابونیمت و دستامون به کف پاهات میزنیم تا بتونی خودتو به جلو بکشی تا کم کم چهادست و پا رفتنو یاد بگیری . البته تو که از قبل با پاهات خودتو هل میدادی. ولی به صورت دمر تا حالا این کارو نکرده بودی. کلی هم که شدی همدم خاله ات. بعضی وقتا تنهایی پیش من میمونی .منم کلی دلمو صابون میزنم که آخ جون الان با نیکا بازی میکنم ولی نمیدونم چرا همین که پیش من میمونی همش میخوابی وروجــــــــــک . دیگه...
12 دی 1393

یه خبر جدید!!

سلام دوستان و نیکا نفسی یه خبر جدید آوردم : دیروز (6/دی/93) با نیکا خانومی در حال بازی بودیم که پدرم از قسمت دیگه ی خونه که از نیکایی دور بود بلند صدا زد : نـــــــــیـــــــــکــــــــــا و نیکا هم سرشو برگردوند طرف صدی پدرم و یه صدای کوچولویی از خودش درآورد.نیکا دیگه میدونه اسمش نیکاست!!!پیشرفت خوبیه   آفرین به گل دخملی   هنوز هم فقط میگی عقووووووووو قییخخ  عاشق خنده هاتم عسلم  خداحافظ   ...
7 دی 1393

خبرای جدید خانوم خانوما

سلام به همه و نیکا عزیز دلم  دو روزه عسلکم رو ندیدم دلم براش یه ذره شده !! اومدم اتفاقات اخیر رو بگم : اول از همه نیکا خانومی اولین مسافرت زندگیش رو در روز جمعه (28/آذر/93) به رودسر به مدت یک روز تجربه کرد.امیدوارم بهت خوش گذشته باشه گلکم نیکا خانوم روز یک شنبه (30/آذر/93)اولین شب یلدای زندگیش رو تو خونه ی مادربزگم تجربه کرد.شب یلدای امسال ما شب یلدا نبوددر وافع شب نیکا بودش . چون تو خونه ی مادربزرگم زمین یه پتو انداختیم و نیکا رو گذاشتیم روی اون .همه دورش جمه شدیم.باهاش حرف میزدیم بازی میکردیم.همه ازش یه عالمه عکس گرفتن.خلاصه که نیکا مثل آدمای معروف هی باید ژست میگرفت تا ازش عکس بگیرن!!! آخه ما تو فا...
5 دی 1393
1